یکی از مولفه های تاثیرگذار و متناقض زندگی ون کولارت «پدر» ش است که دست مایه ی رمان پدر حضانتی شده و آن را به اثری اتوبیوگرافیک تبدیل کرده است. روایتی پسر و پدری. پدری که وقتی او هفت سال داشت تصادف می کند و تا دم مرگ می رود. رمان پدر حضانتی اولین بار سال ۲۰۰۷ منتشر شد و شگفتی منتقدان فرانسوی را برانگیخت. این رمان روایتی است خطاب به پدر در بستر مرگ و مرور گذشته، روایتی که درش عشق، نفرت و راز حرف اول را می زند و ون کولارت چنان کولاژی از پدرش می سازد که همراه با وامی که نویسنده از تاریخ فرانسه ی میانه ی قرن بیستم گرفته است، تاثیر عمیق روایی و احساسی اش تا مدت ها باقی می ماند؛