این کتاب در مورد حضور خداوند عزیز از طریق پرندگان و تعامیلش در طول سالیان زندگیم هست و اینکه او چگونه مفهوم زندگی را به من آموخت تا بتوانم آزادانه و اندیشمندانه برای آنچه به دنیا آمده همراه با زمانی درش هستم، زندگی کنم. این پرندگان باهوش اعضای بدن خود را جایگزین اعضای بدن انسان میکردند و اتفاقات زندگی انسانی رو از طریق اعضای بدن نمایش و پیشگویی میکردند و وقتی او رو از طریق اعضای بدن نمایش و پیشگویی میکردند و وقتی اون پیشگویی از طریق انسان ها بدون اینکه از اون اطلاعی داشته باشند به وقوع میپیوست، اون وقت معنی حرکات پرندگان رو یاد میگرفتم. پرندگان در صبح خیلی زود پیشگویی اتفاقاتی را میکردند که در تاریکی شب برایم پیش می آمد یا اتفاقاتی که انجام شدنشان رو غیر ممکن می دانستم، ولی آن ها همیشه ثابت کرده اند اشتباه نمیکنند.