با روی کار آمدن اسلام و آغاز فتوحات گسترده، مسلمانان توانستند به حکومت ساسانی پایان دهند و سرزمین هایی را تحت نفوذ خود درآورند که ساسانیان از امپراتوری یونان باز پس گرفته بودند. مسلمانان دامنه قدرت خود را در مراکز تمدن قدیم از ایران تا بین النهرین، شام، فلسطین، و مصر گسترش دادند. فتح این سرزمین ها سبب نزدیکی مسلمانان با فرهنگ به میراث رسیده هلنیسم شد، زیرا هلنیسم به واسطه حضور طولانی مدت یونانیان در این مناطق نهادینه شده بود و، به رغم ادعای بنیادی ساسانیان مبنی بر ضدیت با این فرهنگ، همچنان به حیات خود ادامه می داد. اعراب نیز، همچون ساسانیان، نخست دیدگاهی خصمانه به این فرهنگ داشتند یا دست کم برای آن ارجی نمی نهادند و هنگامی که خاندان اموی (خ ۱۴۰ ۱۳۲ ق) بر مسند قدرت نشستند و دمشق را پایتخت امپراتوری اسلامی برگزیدند این گرایش ستیزه جویانه بر ضد هلنیسم بیش از پیش نمودار شد.