رمان کاثیا که جلد پنجم این مجموعه هست نیز در کمتر از دو هفته به چاپ دوم رسیده است در این جلد قصه باز هم به سمت میرانا بازگشته است. کاثیا ما را به کوههای سربه فلک کشیده زاگرس در استان لرستان میبرد. قهرمان داستان در چنگال دیوی است که رهایی از آن آسوده نیست. البته مشکل میرانا تنها دیو و حضور در این مکان ناشناخته و پر رمز و راز نیست. او برای نجات علی آمده است. هفت جن به عنوان جلد اول این مجموعه، ویژگیهایی داشت که در باقی جلدها هم ادامه پیدا کرد و تبدیل به یک رویه شد. سیستم جادویی هفت جن، یک ساختار کاملا ایرانی- دینی است. اگر در جلد اول برای مخاطب ایرانی، سخت بود که به پانوشتها و یادداشتهای کتاب مراجعه کند در جلدهای بعدی برایش به یک رویه معمول تبدیل شد. چرا که مخاطب فهمیده بود، اگر میخواهد سیستم جادویی کتاب را درک کند خواندن آنها لازم است. معنویت هفت جن، نه یک معنویت پستمدرنیستی است که ندانمگرا باشد، نه یک معنویت بیخدایی است. جای پایش قرص است و از همان جلد اول این مسئله را برای مخاطبش روشن کرد. دومین ویژگی کاثیا تمرکز بر مسئله عرفانهای کاذب است. در این مجموعه، اهمیت ولایت اهل بیت (علیهمالسلام) در تار و پود رمان آمیخته شده و اثر بدون آنکه دچار شعارزدگی شود، مبانی دینی خود را که متأثر از آیات و روایات است، به مخاطب عرضه میکند. از همین منظر به ویژگی سوم کاثیا هم اشاره کرد. میرانا در این جلد، تنها یک گردشگر زن ساده است. درست است که میرانا قدرتهای فراوانی دارد اما میتوانست در همان دامی بیفتد که حتی ابرقهرمانان زن رمانهای فانتزی و ادبیات ژانر خارجی در آن میفتند.