رسالهی در باب روح و لفظ در فلسفه یگانه اثری است که فیشته در آن به بیان آرا و دیدگاههای خود دربارهی فلسفهی هنر و زیبایی شناسی پرداخته است. فیشته در اصل این رساله را برای انتشار در مجلهی هورن به سر دبیری فریدریش شیلر نوشت، اما وی آن را رد کرد و به این ترتیب، نا خواسته، شکل گیری فلسفهی هنر فیشته را غیر ممکن ساخت، زیرا فیشته دیگر فرصت نیافت دیدگاههای اش را در این زمینه بپروراند. با این حال، خود فیشته این رساله را در سال 1798 در مجلهی فلسفی که خود سردبیر آن بود چاپ کرد. این رساله را برخی صاحب نظران در بردارندهی انقلاب کوپرنیکی فیشته در حوزهی زیبایی شناسی دانسته اند، زیرا او در آن نظریهی زیبایی شناسانهی خودآیین و اصیلی به دست میدهد که در واقع بدیلی برای زیبایی شناسی کانتی محسوب میشود. در حالی که کانت " زیبایی طبیعی" را فوق " زیبایی هنری" نشانده و نبوغ هنرمند را وسیله ای در دست طبیعت برای قاعده بخشیدن به هنر دانسته بود، فیشته بحث خود را بر " زیبایی هنری" و فرآیند خلق اثر هنری به دست هنرمند متمرکز میسازد و زیبایی شناسی را به فلسفه هنر مبدل میکند. همین رویه فیشته است که در فلسفهی هنر شلینگ و هگل دنبال میشود.