این کتاب ترجمه چهارمین و واپسین ویرایش "درآمدی بر تحلیل فلسفی "است که درباره مبادی فلسفه و آشنایی با تحلیل فلسفی تحریر شده است" .هاسپرس " در این کتاب به "بحث درباره بسیاری از مسائل مهم فلسفه، از نقش زبان و شناختشناسی، شناخت علمی، فلسفه دین، و فلسفه اخلاق با توجه به روشها و رویکردهای فلسفی رایج در دانشگاههای انگلستان و آمریکا پرداخته است ." نگارنده در باب پیشینه تحلیل فلسفی چنین میگوید" :تحلیل فلسفی را فیلسوفان یونان با تحلیل مفاهیم و مسائل پیچیده فلسفی آغاز کردند .روش تحلیل فلسفی را سقراط در روش دیالکتیکی ویژه خویش، سپس افلاطون و ارسطو به کار بردند . پس از چیرگی چند صد ساله جزمگرای بر روش و نگرش فلسفی، دکارت، در بنیادگذاری فلسفه جدید، از تحلیل فلسفی ویژهای در برخورد با مسائل فلسفی سود جست و پس از دکارت روش تحلیل فلسفی نزد تجربهگرایان انگلیسی (خصوصا هیوم و لاک) اهمیتی خاص پیدا کرد و پس از آن از سوی ایدهگراهای هگلی، زبانشناسان اثباتگرایی : مور، راسل، هایدگر، ویتگنشتاین، کارناپ و دیگران ادامه یافت ."کتاب با موضوعاتی از این دست سامان یافته است" :پرسشهای فلسفی، واژهها و جهان، زبان و واقعیت"، "چه چیزی را میتوانیم بشناسیم (شناخت)"، "جهان چگونه چیزی است (ادراک جهان)"، "طرز کار جهان (شناخت علمی) "و "آنچه هست و آنچه باید باشد (آزادی و ضرورت) ."