در ادبیات همه جوامع طنز یکی از انواع و در عین حال از ابزارهای ادبی بوده و هست که در سنتهای ادبی ایران و فرنگ ،اشکال ابزارها، معانی و اغراض و انگیزه های گوناگونی دارد که بر اثر تحول و توسعه و پیشرفت ادبی پدید آمده اند. با این تعریف هزل و شوخی و مزاج و مطایبه و بذله گویی و تسخر (استهزا) و هجو، به درجات و اشکال طنز شمرده شد شته یا از ابزار آن به حساب می آیند. بد نیست که در صدر این مقال پیش از اینکه شرح و تحلیل کوتاهی از طنز و انواع آن عرضه داریم با سوال مهمی که بیشک هر آن به ذهن خیلی از خوانندگان متبادر خواهد شد برخورد کنیم سوال این است که طنز واقعی" چیست؟ آیا هر شوخی و مزاح و استهزا و حتی هجوی را میتوان طنز خواند؟ آیا طنزی که به خاطر اغراض شخصی و فرو نشاندن آتش کینه و نفرت و انتقام گفته یا نوشته میشود طنز است؟ آیا طنزی را که در آن لغات رکیک یا مضامین مستهجن باشد میتوان جزء ادبیات دانست؟ آیا هزلی را که هدف اجتماعی نداشته باشد و در جهت پیشبرد نظریات و مکاتب سیاسی یا تهذیب اخلاق و رفتار فردی و اجتماعی نباشد میتوان طنز شمرد؟ یا درست برعکس آیا طنزی را که هدفش نقد انتقاد و و کشمکش سیاسی و اجتماعی است میتوان کار ادبی و هنری نامید؟