در این بخش از کتاب ماجراهای فرانتس، او تصمیم میگیرد همراه بچههای کلاس دوم و معلمهایشان به یک سفر دو روزه بروند. این سفر یک گردش علمی است و قرار بر این شده که بچهها شبها در خوابگاه بخوابند. آقای سووبودا، معلمشان، از اهمیت این سفر برای بچهها میگوید و مدام تکرار میکند: یادگیری در هوای آزاد! و پیادهروی در کوه و دشت! فرانتس اسم معلمشان را گذاشته آقای ضربیجنگی چون خیلی جدی و خیلی کوتاه و سریع حرف میزند. بچهها از این که قرار است به گردش علمی بروند خیلی خوشحالند اما فرانتس نمیداند که باید خوشحال باشد یا ناراحت. راستش، کمی هم نگران است چرا که بچههای کلاس دوم الف هم در این سفر هستند و او میداند که باید با گابی و ابرهارت، همکلاسیهایش، جر و بحث کند.