این اثر در بردارنده بحث تطبیقی «برهان وجودی» در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی است و در دو بخش کلی «برهان وجودی در فلسفه غرب» و «برهان وجودی در فلسفه اسلامی» نگاشته شده که خود دارای زیربخشهایی است. برهان وجودی برهانی است که ادعا میکند صرفا از تعریف خدا میتواند وجود خدا را اثبات کند و به این نکته که آیا اصلا در عالم چیزی وجود دارد یا نه کاری ندارد. مدعیان برهان وجودی معتقدند که همین تعریف ذهنی دلالت میکند بر وجود خارجی این ذات. اولین بار این برهان را آنسلم بهکار برد و بعد دکارت نسخه جدیدی از آن ارائه کرد که در واقع معروفترین تغییر برهان وجودی هم همین است که بنا بر تعریف، خدا کاملترین ذات است. اسپینوزا، لایبنیتس و دیگران این برهان را به شکلهای گوناگونی تکمیل کردند. بعدها در قرن نوزدهم و بیستم فردی به نام نورمن ملکم همین تقریرها را مطرح کرد و این تقریرها در دنیا به نام ملکم معروف شده در حالی که مقدم بر ملکم، مرحوم نراقی و کمپانی این تقریر را مطرح کردند.