سیاهگلیمان عنوان یک داستان ایرانی است. گلاله نوری نویسندهی این کتاب در این داستان تلاش دارد تا تصویری از نگاه جامعهی سنتی به دختران را به نمایش بگذارد. جامعهای که هیچ چیز را برای پسر عیب نمیداند و همان چیزها را برای دختر عیب می داند. داستان در بستر دو خانواده شکل می گیرد. یک خانواده که به تازگی از روستا به شهر آمدهاند اما همچنان برای گذران زندگی هرازگاهی مجبور به بازگشت به روستا هستند. در این میان اتفاقات هولناکی پیرامون زندگی آنها شکل میگیرد... نویسنده با ترسیم فضایی سنتی و با استفاده از دایره واژگانی مناسب توانسته است تا شخصیتهای باورپذیری در بطن داستان خلق کند و در نهایت به هدف اصلی خود که همان عواقب نگاه سنتگرا به دختر است میرسد. این داستان جذاب و خواندنی در ۷۶ صفحه توسط انتشارات ایهام به چاپ رسیده است.