شاعر مجموعه شعر «کمونیست عاشق» در زیست عاشقانه و شاعرانه ی خود، کوتاه اما عمیق به بیان مکنونات قلبی و فکری خود میپردازد و از اطالهی کلام میپرهیزد. او سعی دارد در کوتاهترین زمان، بلندترین معنا را به گوش جان مخاطب برساند.شاعر اخلاقمدار که هم تجربی و هم آکادمی با شعر و ادب مأنوس است، در کنار انتقال احساس لذت به خواننده، تعلیم هم میدهد. صافی و صفای درونش در بیرون شعر نمایان است. او چشم در چشم مخاطب مینشیند او را با خود میخنداند و گاه میگریاند اما گره از احساس و افکارش میگشاید. سلیس و بی پروا لب به گفتن باز میکند؛ زنانگیاش را در شعر عیان میکند اما اشعارش بالنده است نه نالنده! و اینگونه است که او روز به روز چون رود در جریان است و رو به جلو حرکت میکند و از یکجانشینی و مردابگونگی میپرهیزد. او خواندن و نوشتن مدام را روشنایی مسیر خود میداند و مراقب است از راه به بیراهه وارد نشود. وی خوب میداند که لحظهای نباید از یادگیری رو برگرداند و مضامین و واژههای اشعارش را دچار گرداب تکرار کند.