کتاب "باغ گذرگاههای هزار پیچ"،" خورخه لوئیس بورخس" یک استاد چینی انگلیسی به نام دکتر یو تسون را روایت میکند که در جنگ جهانی اول در انگلستان زندگی می کند. تسون یک جاسوس برای Abteilung IIIb ، سرویس اطلاعاتی ارتش امپریال آلمان است. با شروع داستان ، دکتر تسون متوجه شده است که مأموری از MI5 ،به نام کاپیتان ریچارد مادن او را تعقیب می کند ، وارد آپارتمان دستیار ویکتور رونبرگ شده است ، یا او را اسیر کرده یا کشته است. دکتر تسون مطمئن است که فرد بعد از ویکتور وی است. وی به تازگی محل توپخانه جدید انگلیس را کشف کرده است و مایل است قبل از اسارت ، این اطلاعات ارزشمند را به برلین منتقل کند. دکتر تسون توضیح می دهد که جاسوسی او هرگز به خاطر آلمان قیصر صورت نگرفته است ، که او آن را "کشوری وحشیانه" می داند. و در دفاع از خود ، او می گوید ، می داند که سرکار اطلاعاتی آلمان ، سرهنگ والتر نیکولای ، معتقد است که مردم چین نژادپرست هستند. بنابراین دکتر تسون مصمم است که از هر جاسوسی سفید باید باهوش تر باشد. نیکولی باید جان سربازان آلمانی را نجات دهد. دکتر تون مشکوک است که کاپیتان ماددن ، یک کاتولیک ایرلندی در استخدام امپراتوری بریتانیا ، همین انگیزه را در سر دارد.