شناخت مولفههای هویت ایرانی و چگونگی ظهور و استمرار آن در متون تاریخی و ادبی اعصار مختلف، به بازنمایی و تجدید حیات هویت ملی در جامعۀ امروز و یکپارچگی و وحدت قومی و ملیتی کمک خواهد کرد. عصر ایلخانی یکی از دورههای طلایی بازنمایی هویت ایرانی و تداوم اندیشۀ ایرانشهری است. ایرانیان که فاجعۀ یورش مغولان را پشت سر گذاشته بودند، تلاش کردند تا بر ویرانههای بازمانده از سرزمین ایران، شالودههای هویت ایرانی را از نو بسازند و نشان دهند که ایرانیان پس از هر شکستی، با نیرویی مضاعف، بازسازی فرهنگ و هویت خود را از سر میگیرند، تمدن و هویت ایرانی با وجود هر تهاجمی همچنان پایدار میماند و دوباره شکوفا میگردد. این موضوع در آثار ادبی این دوره، بهویژه شاهنامههای تاریخی انعکاس یافته است. بررسی منظومههای تاریخی برجستۀ دورۀ ایلخانی نشان میدهد که شاعران این آثار به جلوههای گوناگون هویت ایرانی و اندیشۀ سیاسی ایرانشهری توجه ویژهای داشته و در راستای تثبیت و استمرار مولفههای آن گام برداشتهاند. این شواهد متنی معتبر و موثق سند محکمی است در اثبات این مدّعا که در عصر ایلخانی، سازههای هویت ایرانی در همۀ ابعاد آن بازنمایی شده و ایرانزمین سرزمینی شناخته شده با مرزهای جغرافیایی معین بوده است.