رباعی از جمله قالب هایی است که تا به امروز، اصالت خود را از دست نداده و به دلیل دارا بودن خصوصیات ساختاری و ویژگی ایجاز که از مهم ترین قابلیت های این قالب به شمار می رود، هم چنان قابل توجه است. محور اصلی این کتاب اندیشه ی خیام و شاعران پسا خیامی است ، به ویژه در سه شاعری که در عصر حاضر بصورت برجسته و خاص به این قالب عنایتی داشته اند: نیما یوشیج به این دلیل که تقریبا در همه ی مضامین خیامی رباعی هایی سروده و ایرج زبردست و ایرج صف شکن از این جهت که می توان گفت پس از خیام شاعرانی بوده اند که این قالب را به دگرگونی نزدیک کرده اند. در این کتاب، آن چه مورد نظر بوده، نه تکنیک شعر شاعران که به کار گیری و کاربرد درون مایه ها و کرشمه سازی های فکری خیام است. بنابراین روشن است که اشعار و مطالب انتخاب شده ارزش ادبی یکسانی ندارند، اما به دلیل مقایسه ای که خود به خود با کنار هم قرار گرفتن ابیات مختلف اتفاق می افتد، شناخت بیشتر از شاعران مورد نظر در زمینه ی رباعی حاصل می شود.