«صندلیها» یک نمایشنامه با بیانی طنزگونه است، پرداختن به از خود بیگانگی و بیهویتی انسان در دنیای پرهیاهوی مدرن است. پیرمرد و پیرزنی ساکن اتاقکی در یک جزیره با رفتارها و گفتارهایی که بیانگر عدم علاقه و بیتفاوتی در زندگی آنهاست برای افرادی خیالی نامه مینویسند و آنها را دعوت میکنند تا طی یک سخنرانی پیامی مهم را به آنان برسانند. میهمانان خیالی سر میرسند آن دو در ذهن خود برای هر یک از آنها صندلی درنظر میگیرند. درست در هنگام سخنرانی در کمال ناباوری سخنران واقعی وارد میشود. پیرمرد و پیرزن سخنرانی را به او واگذار میکنند و خود میمیرند، اما سخنران کر و لال است و جز ضجه و فریاد حرفی برای گفتن ندارد.