صدای گل سرخ سمفونی عاشقانه ای است که انگیزه های نگارش آن از متون شرقی ایرانی بیرون کشیده شده است. هستی متعالی این انگیزه ها از آغاز در رفتار متفکرانه و دیالوگ های کوتاه و سنجیده ی کاراکترهای رمان، شگفت انگیز، شورآفرین و حسرت انگیز است. حوادثی که در مسیر سرنوشت بازیگران روی می دهند، گویا مهر سرنوشتی آشنا و در عین حال اسرارآمیز به پیشانی دارند. از این اسرار، عطر غم و شادی، عشق و جدایی و سر به کوه و بیابان گذاشتن به مشام می آید. باری در هر یک از این پدیده ها، حکمت و رازی نهانی نهفته است که گاه سخت آشنا و هم زمان دور از دسترس می نماید. انسان دستخوش هوس و ذوقی می شود که در سایه آن با التهاب به دنبال حوادث کشیده می شود. این حوادث ویژگی هایی دارند از نوع ریشه داشتن در قلب و نیز پندارها، فکر، حس و حالات عاشقانه هر انسانی. از همان نخستین گام ها که خواننده ایرانی در کوچه های شهر مه آلود این رمان برمی دارد با داستان درگیر می شود... ؛