نویسندگان کتاب حاضر میکوشند با توضیح ویژگیهای ساختاری و مهمترین نقاط ضعف سرمایهداری مدرن ادعای خود را علیه سرمایهداری به مثابه یک نظام اجتماعی اثبات کنند. در تبیین این امر نشان داده میشود که نظریه ارزش مارکس، همچنان برای شناخت جهان مدرن از جمله استثمارگران و منابع قدرت شرکتها ارزشمند است، طبقات همچنان وجود دارند و مبارزه طبقاتی به قوت خود باقی است. نویسندگان کتاب با چنین نگرشی به بررسی چهار موضوع مبرم جهان معاصر یعنی برنامههای نئولیبرالی، جهانیسازی، قدرت شرکتها و دموکراسی میپردازند و ضمن نقد خط فکری غالب در اندیشه اقتصادی معاصر، از ضرورت عبور از سرمایهداری سخن به میان میآورند.