از منظر کتاب حاضر، قطار اروپا رو به سوی خرابآباد دارد و وضع موجود نمیتواند چنانکه هست تداوم یابد. بدین منظور، آراء و نظریات دو متفکر جهان غرب در باب تحول و دگرگونی فضای پیرامونیشان مورد بررسی قرار میگیرد. اولین متفکر هایدگر است که بنا به خوانشهای معمول زمانه، او در عرصات رازورزانگی و شاعرانگی سیر میکند و گویی نسبت و مناسبتی با اندیشه تحول و دگرگونی ندارد، حال آنکه در کتاب پیش رو، تر وادن ایدههای هایدگر در باب انقلاب را میکاود و در باب کارکردها و کژکارکردهایشان سخن به میان میآورد، به عبارت دیگر نشان میدهد که اندیشه ورزی در فراسوی ماده و انرژی یا فیزیک، خود میتواند جزئی از اجزای تشکیل دهنده یک وضعیت سیاسی و انضمامی باشد.