از مشخصات بارز یک سازمان سالم آن است که سلامت جسمی و روانی کارکنان آن به همان اندازه مورد توجه و علاقه مدیریت سازمان قرار گیرد که تولید و بهرهوری مورد تأکید قرار گرفته است. در یک جامعه سالم، مسئولیت سازمانهای تولیدی منحصر به تولید هرچه بیشتر کالاها و خدمات سودآور نیست و مدیران سازمانهای چنین جوامعی می دانند که تولید بیشتر، نتیجه و محصول مدیریت اثر بخش است و مدیریت اثربخش بدون توجه و اعتقاد به سلامت روانی کارکنان به دست نمیآید. جامعه ای را که سازمانهای آن با اتخاذ شیوههای گوناگون و با فراموش کردن ابعاد انسانی در محیط کار به سطح تولید مورد نظر خود رسیده اند، اما کارکنان عصبی، مغموم، ناراضی، پرخاشگر و بدبین بوده و در انتظار فرصتی هستند تا پریشانیهای روانی خود را با کم کاری، ترور شخصیت یکدیگر، غیبت، شایعه پراکنی و ایجاد سوانح و حوادث به شیوههای مخرب نشان دهند. به هیچ عنوان نمیتوان جامعه ای سالم یا موفق دانست. پس اگر بگوییم که نقش و وظیفه دیگر یک مدیر لایق، آینده نگر و کاردان، تأمین بهداشت روانی کارکنان در سازمان میباشد؛ سخنی دور از انتظار نگفته ایم. بنابراین، لازم است که مدیران سازمانها نسبت به این وظیفه خود، احساس مسئولیت و توجه بیشتری داشته باشند و علاقه خود را نسبت به فراگیری مفاهیم اولیه بهداشت روانی و کاربرد اصول آن در محیط کار افزایش داده و تقویت نمایند. بهداشت روانی در محیط کار، یعنی مقاومت در مقابل پیدایش پریشانیهای روانی و اختلالات رفتاری در کارکنان سازمان و سالم سازی محیط و فضای روانی کار به نحوی که هدفهای چندگانه زیر تأمین شود. هیچ یک از کارکنان به دلیل عوامل مزاحم، غیرانسانی و بیماری زا در سازمان، گرفتار اختلال روانی نشوند. عواملی مانند: مدیریت ناکارآمد، حاکم بودن بایسته سالاری به جای شایسته سالاری، پرخاشگریهای برخی از مدیران یا کارکنان و عوامل بسیار دیگر که هر کدام میتوانند موجب گسترش پریشانی روانی در سازمان شده و بهداشت روانی افراد شاغل در سازمان را به خطر اندازند. هر یک از کارکنان از اینکه در سازمان محل کار خود به فعالیت مشغولند، احساس رضایت نموده و علاقمند به ادامه کار در همان سازمان باشند. هر یک از کارکنان سازمان نسبت به روسا، مرئوسان و همکاران خود و همین طور نسبت به جایگاه خود در سازمان، احساس مثبتی داشته باشند. همه کارکنان سازمان توانایی ایجاد روابط مطلوب با محیط کار و عوامل موجود در آن را داشته باشند و روابط انسانی مناسبی در سازمان برقرار باشد. همه کارکنان علیرغم مشکلاتی که درون خانواده و در سازمان محل کار خود دارند احساس آرامش، آسایش و خوشبختی نموده و از اینکه عضوی از سازمان هستند راضی و خشنود باشند.