«رئیسجمهور را بکش!» رمانی نوشته بامداد غفاری (۱۳۴۹) نویسنده معاصر ایرانی است. در شهر آرتا، کاوه یزدانپناه، که قهرمان مسابقات جهانی شطرنج است، کاندیدای ریاستجمهوری میشود و با پیروزی در انتخابات به عنوان رییسجمهور این شهر برگزیده میشود. دکتر یزدانپناه یک شطرنجباز حرفهای بود که پس از اینکه موفّق شده بود قهرمان سابق شطرنج جهان را شکست دهد، به یکباره نه تنها در آرتا، بلکه در سراسر جهان به یک چهرهٔ بسیار محبوب و مشهور تبدیل شده بود. او سپس به یکباره تصمیم گرفته بود که وارد سیاست شود و شهرت جهانیاش بهاضافهٔ جذّابیت ذاتیاش به او کمک کرده بود که در انتخابات پیروز شود. همزمان، در ایالات متحده آمریکا، کاترین ویلیام رییسجمهور میشود. ویلیام، اوّلین رئیسجمهور زن امریکا، آدمی سرسخت و یکدنده بود که به ندرت میشد تصمیمش را در مورد چیزی عوض کرد...