سونتاگ در سال 1987 کتاب بیماری به عنوان استعاره را نوشت اثری به یادماندنی که نشریه نیوزویک با عبارتی چون «یکی از رهایی بخش ترین کتاب های زمانه» توصیفش کرده بود . او که خود در هنگام نوشتن کتاب درگیر بیماری سرطان بود، نشان می دهد که استعاره ها و اسطوره های پیرامون برخی بیماریهای خاص ، به ویژه سرطان ، بر رنج بیماران می افزاید و اغلب آنها را از جستجوی درمان مناسب باز می دارد. بوسیله ابهام زدایی توهمات اطراف سرطان ، سونتاگ سرطان را برای آن چیزی که واقعا هست نشان می دهد یعنی فقط یک بیماری. سرطان نفرین نیست ، مجازات نیست ، مطمئنا شرم آور هم نیست و بسیار قابل درمان است اگر درمان خوب و به اندازه کافی زود انجام شود . تقریبا به فاصله یک دهه پس از نگارش این کتاب و با شیوع بیماری جدید و بدنامی که به رمزورازها و استعاره های کیفرآمیز فراوانی آمیخته بود، سونتاگ در دنباله اثر پیشین، کتاب ایدز و استعاره هایش را به رشته تحریر درآورد و در آن استدلال های پیشین خود را به بیماری ایدز بسط داد. این دو اثر، که حالا در کنار هم به چاپ رسیده اند، به زبان های بسیاری برگردانده شده و همچنان اثر بسزایی بر سیاق اندیشه در دنیای حرفه ای پزشکی و، مهم تر از آن، بر زندگی هزاران تن از بیماران و همراهان آنان داشته است .