تمام نوشته ها در ارتباط با مجموعه ای از نوشته های دیگر قرار می گیرند. کتاب ها با یکدیگر گفتگو می کنند، کلیتی را تشکیل می دهند که در آن قرار گرفته اند و آن را در درون خود حمل می کنند. بنابراین مناسب است که هر کتاب را از طریق یک رویکرد هولوگراماتیک در نظر بگیریم: هر کتاب به این کل تعلق دارد و آن را شامل می شود. "من در محیطی به دنیا آمده ام که مردم آن کم مطالعه می کنند، از این فعالیت لذت نمی برند و در هر صورت وقت کافی برای اختصاص دادن به آن را ندارم، اغلب خود را با پیروی از این ترکیب شرایطی که زندگی مرسوم است، در موقعیت های حساسی یافته ام که در آن بودم. مجبور شدم در مورد کتاب هایی که نخوانده بودم صحبت کنم." "من به عنوان یک معلم ادبیات دانشگاه، نمی توانم از اجبار اظهار نظر در مورد کتاب هایی که اکثر اوقات باز نکرده ام فرار کنم. درست است که این موضوع در مورد اکثر دانشجویانی که به من گوش می دهند نیز صدق می کند، اما همین که فقط یک نفر فرصت داشته است متنی را که من در مورد آن صحبت می کنم را بخواند تا درس من تحت تأثیر قرار گیرد و من در معرض خطر قرار بگیرم. علاوه بر این، مرتبا از من خواسته میشود که در زمینه کتابها و مقالههایم که در بیشتر موارد به مقالات دیگران مربوط میشود، گزارشی ارائه کنم. تمرینی حتی دشوارتر، زیرا برخلاف مداخلات شفاهی که میتواند منجر به عدم دقت بدون پیامد شود، نظرات کتبی آثاری از خود بر جای میگذارند و قابل تأیید هستند."