رمان «زنده باد مرگ نارنجی» به قلم فاطمه احمدی و در قالب نخستین اثر داستانی بلند این نویسنده جوان وارد بازار کتاب شده است. فاطمه احمدی در این رمان داستانی معمایی درباره یک نویسنده، قتل او و پیامدهای آن و در نهایت کشف راز این ماجرا را بازخوانی کرده است. داستانهایی که دارای تم جنایی هستند در سالهای اخیر در ایران با استقبال قابل توجهی روبرو بوده است و این مساله به ویژه در حوزه ترجمه قابل توجه است. در زمینه تالیف اما با وجود کم بودن ژانرنویسی و به طبع جنایینویسی که در این قالب میگنجد آثار کمی نوشته شده، اما همگی با اقبال بالایی روبرو بوده است. با این وصف احمدی در این اثر سعی کرده پایش را از قواعد ژانر بیرون بیاورد و با دستافزارهایی بیشتر به استقبال مخاطب خود برود. احمدی چند داستان را در دل هم در رمان خود پیش میبرد و شخصیتهایی خلق میکند که در کنار راوی، مخاطب مایل است تا به سرنوشت هر کدام از آنها به شکلی دقیق پیببرد و فرجامشان را کنترل کند. جدای از تم و پیرنگ داستانی جذاب این اثر، زبان خاص نویسنده نیز در پیشبرد این رمان تاثیر قابل توجهی گذاشته است و مخاطب را به خوبی به دنبال خود میکشاند. احمدی اما پا را فراتر ازین نیز گذاشته است و فصول داستان خو را با عبارتهایی که پهلو به شعر میزند به هم پیوند زده است که هم مخاطب را با فضایی وهمی و معمایی همراه میسازد و هم در ایجاد فضایی خاص و ساختارشکن نیز بیتاثیر نبوه است. راوی همچنین هر یک از فصول این اثر را به مانند یک پرونده به یکدیگر متصل کرده است و مشخصات آن پرونده را نیز در قالب نوشتاری خلاصه در ابتدای فصل بازگو کرده است. در کنار آن استفاده از سرکلیشهها و عبارتهایی بسیار جذاب و معمایی در ابتدای هر فصل از این اثر که ذهنیت مخاطب را به سمت و سوی خاص از رازآمیز بودن این اثر هدایت میکند نیز در ایجاد جذابیت در این داستان بلند تاثیر شایان توجهی دارد. رمان «زنده باد مرگ نارنجی» با این توصیف جدای از داستان جذابی که برای مخاطب خود به ارمغان میآورد، یک بستر آموزشی برای قلم زدن و تجربه فضایی برای نزدک شدن به قواعد ژانرنویسی و خارج شدن از آن در عین تعلق خاطر به آن است که میتواند برای علاقمندان و داستاننویسان جوان محل توجه بسیاری باشد.