سالهاست کارشناسان تربیتی و روانشناسان باتجربه، از اختلاف بین نسل ها و انتقال نیافتن اندوخته ی تجربیات بزرگسالان به کودکان و نوجوانان سخن میگویند، نسبت به عواقب آن، هشدار میدهند و از افراد دلسوز و آگاه میخواهند که مراقب این موضوع مهم باشند. اما انجام چنین کاری بسیار دشوار است و به ظرایف زیادی نیاز دارد. بیشتر والدین نمیدانند که از چه وسایل و شیوه هایی میتوانند بهره ببرند تا بدون ایجاد دلزدگی و دافعه و به شکل پنهانی ارزش های اخلاقی و چکیده ی دریافت های خود و گذشتگان از زندگی را به بچه های عصر دیجیتال یاد دهند. انتشارات « کتاب نیستان » با توجه به این نیاز کاملا به جای خانوادهها و معلمان گرامی، با استفاده از زبان داستان و برخورداری از نگاه عمیق و هنرمندانه ی نویسندگان و تصویرسازان ایرانی نسبت به تولید مجموعه ی « اندیشه های خوشمزه » اقدام کرده است. مخاطب هشت سال به بالا، غرق در لطافت داستانها و فضاهای متنوع و خیال برانگیز آن میشود و ناخودآگاه به سمت نتیجه گیری منطقی میرود. از آنجا که آنچه کودک خود، بهدست آورد ملکه ی ذهن میکند، ارزش چنین استنتاجی به مراتب بیش از جملات دستوری و خسته کنندهایست که به شکل مستقیم مطرح میشود. « روزی که خورشید قهر کرد » روایتی ظریف و اسطورهای از حادثهای دارد که با توجه بیش از حد انسانها به ماه و نادیده گرفتن خورشید، رخ میدهد: « شاعران فقط برای ماه شعر میگفتند و عکاسان فقط از ماه عکس میگرفتند. بچه ها فقط به ماه نگاه میکردند. همه این چیزها باعث شد خورشید از دست آدمها ناراحت شود و یک تکه ابر بزرگ و سفید را بکشد جلوی صورتش تا مردم او را نبینند. » ماجرا، با عواقب وخیم قهر خورشید ادامه می یابد. باوجود عذرخواهی آدم بزرگها و دلایلی که بچه ها برای نگاه نکردن به خورشید می آوردند، او راضی نمی شود و زندگی به سختی پیش میرود تا این که یکی از بچه های کتابخوان، راه حل را پیدا میکند. راهی که از دل افسانه ها و اسطوره هایی همچون سیمرغ و اژدها میگذرد و شادی و عشق را به کرهی زمین باز میگرداند. مخاطب دبستانی « روزی که خورشید قهر کرد » به سادگی با روایت کوتاه اما پرهیجان و تصاویر متفاوت آن همراه میشود. بویژه که استفاده از عنصر تخیل در شخصیت سازی برای خورشید و ماه، این کتاب را از سایر آثار مجزا کرده است. استفاده ی آقای « منان عشینی » در یکی از صفحه ها از زاویه ی دید از بالا برای کودکان تازگی دارد و به آنها کمک میکند تا از فاصله ای بسیار دور به زمین و ماجراهای آن بنگرند و برای لحظاتی از خودمحوری و خودبزرگ بینی که یکی از ویژگیهای رایج نسل فعلی است، فاصله بگیرند.