کتاب جز من به هیچ خری فکر نکن مجموعهای داستان طنز است که هرکدام خواننده را به دنیایی عجیب میبرد. زبان طنز و سرخوشانهٔ کتاب به خواننده فرصت خندیدن میدهد و او را از دنیای روزمره جدا میکند. این کتاب مجموعهای از قصههای شیرین است. در قسمتی از کتاب می خوانیم: " عزیز دلم قربان دم مخملیات بروم اگر آدمها ذره ای از عمق عرعر ما را می فهمیدند هیچ وقت به غزلها و چهارپاره هایشان نمیچسبیدند من تمام عرعرهای عاشقانه ام را نثار تو کرده.ام عرعرهای سحرگاه عرعرهای غروب ولا عرعرهای زیر بار گاهی خرغلت میزنم و کمی میروم توی رویا گاهی وسط رویاهایم آدمها چوب میزنند به پشت و .کفلم اینها را برایت نوشته ام تا تو هم تمام عرعرهای شاعرانه و خرغلتهایت را برایم بنویسی فقط یادت باشد گوشه ی امنی قایم کنی نمیخواهم هیچ خری به جز خودم آنها را بخواند."