نمایشنامهنویسی با وجود تمامی فراز و فرودهایی که در ادبیات ایران طی سالهای اخیر داشته است، یکی از مهمترین شیوههای روایی برای بازتاب بخشی از اندیشه حاکم بر جریان فکری جامعه ایرانی بوده است. بسیاری از نمایشنامههای تالیف شده در ایران با وجود اینکه نتوانسته از طریق اجرای صحنهای برای خود مخاطب دست و پا کند، اما به واسطه انتشار در قالب کتاب و بررسی توسط اهل کتاب و مطالعه، اندیشه، احساسات، زاویه دید و شیوه بیان تازهای را پیش روی خالقان و صاحبان آثار میگذارد. از همین منظر است که بسیاری از نمایشنامهها بیشتر از آنکه متنی حائز اهمیت از منظر دراماتیک باشند، اثری به شمار میروند که از زاویه نوع انتقال حس نویسنده و بازتاب دیدههای او قابل اعتنایند. مجموعه نمایشنامه «دعوت در آلاسکا، دیدار در مشهد» را باید در زمره همین دست از آثار مکتوب نمایشی دانست که بیش از ارزش درامتیک و اجرای نمایشی از منظر حس لطیف هنری در روایت قابل اعتنا و توجه است. این نمایشنامه با اثری تحت عنوان «روایت آهنگر» شروع میشود. اثری برگرفته از مقاتل منسوب به امام حسین (ع). در این نمایشنامه خلاصهای از آنچه در روز عاشورا بر امام حسین (ع) و اصحاب وی رفته است در قالب محکمهای با حضور پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین علی (ع) از مقابل چشمان مخاطب میگذرد. شیوه روایت از زبان لشکریان و فرماندهان سپاه کوفه و تفصیل آنها در شرح آنچه بر سپاه امام حسین (ع) روا داشتهاند، یکی از زیباییهای این متن است و در کنار آن ریزبینی نویسنده در بیان اینکه هر کس و به هر نحوی در کمک به لشکر کوفه در واقعه عاشورا نقش داشته است به سختی مورد عذاب واقع شد، به موضوع مسئولیت اجتماعی مومنان در جامعه نسبت به هم اشاره دارد. با این نگاه این نمایشنامه را در یک کلام مختصر میتوان بازخوانی ساده و فشرده مقتل عاشورا در کنار اشارههای ظریف انسانشناختی از آن دانست. دومین متن نمایشی این اثر که نام خود را به کتاب نیز داده است، روایتی است که در آن یک کانادایی در سفر به ایران قصد عزیمت به مشهد برای زیارت امام رضا (ع) را دارد و اذعان دارد که امام او را به این سفر دعوت کرده است. این متن نیز با طنازی و شیوه روایت خود علاوه بر ارزشهای دراماتیک دارای حس معنوی خاص و بکری است. نمایشنامه سوم از این کتاب نیز در فضای روایی سنتی به بازخوانی داستانی افسانهوار از رابطه سلطان، نگاهبان اسبهای سلطنتی و فرزند نگاهبان میپردازد. نویسنده در خلال چهار متن این کتاب، خود را به بسیار علاقه به کندکاو در تاریخ نشان داده و ابایی از مطالعه و پژوهش برای روایت صحیح خود ندارد. جدای از این وی در هر متن نوعی خاص از زبان روایی را با فخامتی ویژه مورد استفاده قرار داده است که این مساله نیز به قوت متن او افزوده است.