کی از حسهایی که در همهی افراد به ویژه در کودکان وجود دارد ، حس کنجکاوی است. این حس نشاندهندهی هیجانات درونی فرد نسبت به چیزی است که از آن دور بوده است. آلبرت اینشتین یکبار درباره خودش گفته بود: «من هیچ استعداد به خصوصی ندارم، بلکه صرفا با تمامی وجود کنجکاوم.» شکی نباید داشت که وی بیش از اندازه فروتن بود. با این وجود در این مورد نیز نباید تردیدی به خود راه دهیم که کنجکاوی نیرویی قدرتمند و محرکی لازم برای انجام کشفیات و تحقیقات علمی است. کودکان به طور طبیعی کنجکاو هستند، زیرا هر چه در این دنیا میبینند برای آنها جالب و تازه است. آنه مانگان کتاب میمونی که ماه را میخواست را بر اساس همین کنجکاوی کودکانه نوشته است. یکی از ویژگیهای شخصیتی ما، دقیقا از بدو تولد کنجکاوی است. به تدریج میزان کنجکاوی افزایش پیدا میکند. در واقع هدف از کنجکاوی جستوجوی یک پدیده جدید است. در واقع بچهها از طریق کنجکاوی و جستوجو در حال آموختن هستند. تقویت جنبه کنجکاوی بچهها اثرات سودمندی در موفقیت و سعادتشان خواهد داشت. هر چند بچهها دوست دارند بدانند آدمهای دور و برشان و هر چیزی در اطرافشان است چه ویژگیهایی دارند، اما این اجازه دادن به این معنا نیست که بچهها به هر چیزی دست بزنند. یک کودک باید بداند به هر چیزی نباید دست زد. به همین دلیل باید یک مرز درست کنیم، هم به دنبال این باشیم که کودکمان دنبال چیزهای جدید بگردد و از طرف دیگر نیز باید حدود مقررات کنجکاوی را برای او مشخص کنیم. رشد این ویژگی، زمینهساز خلاقیت بعدی در کودک و نوجوان خواهد شد. همچنین باعث می شود او بتواند کارهایی انجام دهد که یادگیریهای بعدی خود را نیز بهتر کند. در واقع وقتی کودک در حال کنجکاوی است سعی میکند چیزی را یاد بگیرد و همین یاد گرفتن زمینهساز آموزشهای بعدی است. از ویژگیهای دیگر کنجکاوی یادگیریهای رفتاری است که در آنها ایجاد میشود. در واقع آنها میآموزند که چگونه عمل کنند. وقتی سعی میکنیم با تکنیک کنجکاوی بچه را از نظر فکری و هیجانی پخته کنیم، کودک آن را به عمل تبدیل میکند. وقتی به عمل تبدیل شد، رشد رفتاری هم صورت میگیرد. همچنین نوجوان و کودک ما در درون خانه آرامتر میشود و لجبازی و پرخاشگری او نیز کمتر میشود. در این داستان میمون کوچولو هم مثل خیلی از کوچولوهای دیگر بسیار کنجکاو است و در این قصه خودش را به هر چیز تازهای میرساند و بیتوجه به خطراتی که دنبالش میکند به سراغ هر آنچه توجهش را جلب کرده است میرود. راهنماییهای مادرش نیز در او اثری ندارد و تا جایی پیش میرود که… ترجمه این اثر را سیدمهدی شجاعی به عهده داشته و کاترین والترز تصویرگر کتاب بوده است.