هر قدر هم که در ستایش فقر صحبت شود باز هم این واقعیت پابرجاست که نمی توانیم زندگی کامل و موفقی داشته باشیم مگر اینکه ثروتمند .باشیم هیچ کسی بدون پول کافی نمیتواند به بالاترین سطح استعداد و رشد روحیاش برسد چون برای گشایش روح و رشد استعدادها به چیزهای زیادی احتیاج داریم و بدون پول نمیتوانیم آنها را فراهم کنیم. خداوند صفات بسیار زیادی دارد ولی هیچگاه صفت فقر را برای خود برنگزیده و نگفته است فقیرم خداوند در تمام کتابهای آسمانی خود را غنی و صمد معرفی کرده است؛ بی نیاز و سرشار از غنا! پس فقر نه فضیلت است و نه میتواند خواست خداوند باشد. هیچ کجای جهان هستی شما آثاری از فقر نخواهید دید مگر در یک مورد و آن هم بین انسانهایی که فقر را باور کرده و با آن زندگی میکنند شما فقط در یک گوشه از جهان فقر را خواهید دید و آن گوشه جایی است که انسانهای فقیر با انعکاس نگاه و انرژی فقیرانه ی خود باعث تجلی فقر در سر و روی آن منطقه می شوند. انسان حق زندگی دارد. این بدان معناست که او قابلیت این را دارد که بتواند بدون مشکل از هر امکاناتی که برای حداکثر پیشرفت ذهنی روحی و جسمی خود نیازمند است بهره بگیرد به بیانی دیگر او حق دارد ثروتمند باشد برای ثروتمند شدن واقعی نباید به میزان اندک رضایت .داد هیچکس نباید به امکانات اندک رضایت دهد در حالی که می تواند و توانایی آن را دارد که از امکانات بیشتری لذت ببرد.