در طول قرن بیستم، اقتصاددانان جریان متداول در توضیح رفتار اجتماعی، منحصرا بر نقش منافع تمرکز داشته اند، در حالی که گرایش جامعه شناسان بیشتر تاکید بر نقش ساختار و کنش-واکنش اجتماعی بوده است. برای هر دو استراتژی تحلیلی هم دلایل موجهی وجود داشت و اقتصاددانان و جامعه شناسان، هر دو، آثار بسیار مهمی ارائه کردند. اما، اقتصاددانان و جامعه شناسانی هم هستند که معتقدند درک برخی پدیده های اقتصادی تنها در صورتی امکان پذیر است که منافع و ساختار اجتماعی به طور توامان تحلیل شوند. این کتاب نشان می دهد که ماکس وبر چنین تحلیل توامانی را به محک زد و در حل برخی مشکلات موفق شد. آنچه ماکس وبر درباره اقتصاد و جامعهشناسی میگوید برای همه جذاب است و برای اقتصاددانان و جامعه شناسان جذابتر. بخش عمده این کتاب درباره جامعهشناسی اقتصادی وبر، چگونگی تکوین این جامعهشناسی و تلاش وبر برای تبدیل آن به نوعی تحلیل عملی و کارآمد است.