«زن درون آلپاچینو» رمانی است عجیب و روانشناختی که در درون خود سعی میکند تصویری تازه و بدیع از شخصیت نهفته در درون انسانها را روایت کند. فرید حسینیان در مقام شاعر و مترجم در این رمان ایدهای شاعرانه را برای مخاطبش تدارک دیده است؛ او بر این باور است که هر شخصی در درون شخصیتهای پیرامونیاش تمثالی ساخته که دوستشان میدارد. حسینیان در پی درج این باور در رمان خودش است که دوست داشتن و موضوعاتی از این دست به معنای علاقهمندی به شخصیت ساخته شده توسط انسان در درون شخصیتی است که به او ابراز علاقه میکند و نه خود حقیقی طرف مقابل. حسینیان برای بیان این حقیقت پیچیده و تازه فلسفی در رمان خود، از تمامی ابزارهایی که در دست داشته بهره برده است. از شعر و تکبیتهایی که در ابتدای فصول این کتاب دیده میشود تا استفاده از هفت راوی برای قصه پردازی و انتخاب اسامی قابل اعتنا برای عنوانبندی قصههایش. نویسنده در این رمان تلاش کرده با روایتی از سه نسل یک خانواده – که در حال حاضر برخی از اعضای آن در خارج از ایران به سر میبرند – و رفت و آمد آنها و مسافرتهای مداوم آنها به داخل و خارج کشور، زمینه و بستری برای مرور سه دهه از زندگی آنها فراهم کند؛ روایتی انسانی احساسی و در مواقعی بسیار رمانتیک. جدای از محتوا، در مواجه با «زن درون آل پاچینو» با رمانی سردست و خوشخوان مواجهیم. رمانی که نویسنده در آن هیچ عجلهای برای روایت ندارد و در عین حال اهل رودهدرازیهای متداول در توصیف نیز نیست. حسینیان از عبارات و کلمات کاملا به جا و مناسب بهره برده و سعی کرده تا روایت خاص خود را ذره ذره و با شکل و ظاهری در خور اعتنا و جذاب به مخاطب ارائه کند. جدای از این انتخاب ورودیههای مناسب برای هر فصل در کنار انتخاب پایانبندیهای درست در هر فصل، بیش از پیش بر جذابیت این متن افزوده است. فرید حسینیان در مقام نویسنده این رمان نیز، خود یکی از عوامل جذابیت و ایجاد اشتیاق برای تورق این متن به شمار میرود. یک فارغ التحصیل مهندسی مکانیک و کارشناسی ارشد مدیریت شهری که در کنار داستاننویسی، شاعر و ترانهسرا نیز هست. در فضای گسسته و سرد ادبیات داستانی ایران در ماههای گذشته، خواندن داستان بلند انسانی به قلم یک مهندس شاعر و متفکر، بدون شک خالی از لطف نیست.