ادبیات نمایشی زنان ایران همواره طی سالهای بسیاری مورد کمتوجهی بسیار بوده است. هنوز هیچ سند و آرشیو و مجموعه خاصی در این مورد وجود ندارد. متنها و عکسها، اسناد فعالیتهای نمایشی زنان طی سالها و دهههای گوناگون نامنسجم و پراکنده و در حال نابودی است. بسیاری از آنها جایی ثبت نشدهاند و عکس یا مجموعهای از روند کاری آنها وجود ندارد. این پژوهش میکوشد بخشی از خلأ پژوهشی ادبیات نمایشی زنان ایران و ناگفتههای آن را پر کند و ادامۀ راه نسلی باشد که امروز به جز چند مقاله و داستان و متن نمایشی از آنها چیز زیادی نمیدانیم. با مطالعه این آثار درمییابیم میان چالشها و مشکلات و بحرانهای زنان نسلهای گذشته با بحرانهای امروز زنان پیوستگی ریشهدار وجود دارد. هر چند اولویتها و چشمانداز فعالیتهای زنان امروز با دیروز متفاوت باشد. ادبیات نمایشی زنان ایران تا دهۀ 40 همواره در جنب سازمانها، انجمنها و ضمیمۀ نشریات زنان قرار دارد و هدفش جذب مخاطب برای تهذیب اخلاق و تنویر افکار بوده است. هدف آموزش و سرگرمی در کنار استفاده از تئاتر برای آگاهیبخشی وضعیت زنان در آغاز تجددگرایی در ایران بود. هدف ترغیب به تحصیل، بهداشت، تربیت و دوری از خرافات و دیگر ملاحظات شهرنشینی و ... بود. در این مسیر همواره تقابل زندگی سنتی و مدرن و مواجهه با طرز تفکر زنان سنتی با مقتضیات زندگی مورد توجه بوده است. متنها و نمایشنامههای زنان بعد از انقلاب از 1357 تا امروز کمابیش به صورت کتاب موجود هست و حتی کتاب تحقیقی درباره آنها وجود دارد. آنچه مورد توجه نویسنده در این کتاب است، تحقیق در قلمرو ناشناختهها و نادیده گرفته شدهها و ناشنیده ماندهها بوده است. از اینرو پس از بررسی متنهای گوناگون، تاریخ 1289 که نخستین تکپردهای نمایشی ایرانی به قلم یک زن ایرانی در روزنامه "دانش" به قلم ع – صفوت به چاپ رسید، مبنای پژوهش انتخاب شده و دهه به دهه متنهای نمایشی زنان تا 1357 مورد بررسی قرار گرفته است. چنانکه در این کتاب دیده میشود با کنار هم قرار دادن صداهای گوناگون این متنها، یک روند و پیوستگی در آنها وجود دارد که مرتبط با زمینه تحولات اجتماعی، سیاسی، شهری و محلی دوران خود است. یعنی نمایشنامهها و بحرانهای درون خانهها و خانوادهها یا در میان روابط، ریشه در کمتوجهی و چشم بستن بر نقصانهای حقوقی و قانونی دارد که نسبت به چند و چون آنها بیاطلاع و چشم بسته عمل شده است که همینها، بعدها موجب بحرانها و درامهای تراژیک در زندگی زنان و دختران در یک متن نمایشی به قلم خود زنان به شمار رفته است. فصل آخر کتاب نیز به بررسی این ساختمایهها و زمینهها اختصاص یافته است.