شاید، کتابی دربارۀ هویت، قبل از هر چیزی، باید هویت خودش را اظهار کند. هویت باوجود دلالتهای ضمنی زیاد، همیشه باید مکانمند باشد. هیچچیز در انتزاع و خلأ، نمیتواند هویت داشته باشد. هویت، در یک موقعیت معین شکل گرفته یا بد شکل گرفته است. پس، ما موقعیت این کتاب را چطور میبینیم؟ ما این کتاب را، اولا، بهعنوان مکملی برای ادبیات در حال رشد هویتها در آموزش عالی، ارائه میکنیم. هدف خاص ما قراردادن اکتشافات این کتاب در زمینۀ بحثهای عمومیتر درباره هویت است. ثانیا، قصد داریم تا اندیشیدن دربارۀ هویتهای شماری از گروههای امروزی درون آموزش عالی (نهتنها دانشگاهیان بلکه مدیران، دانشجویان، توسعهدهندههای آموزشی و غیره) را برانگیزیم. ثالثا، فرد یا افرادی را که متعلق به این گروهها هستند، ترغیب کنیم تا حس و فهم خودشان را از هویت برحسب علائق حرفهای و علمی و عملی، کشف کنند. از طریق این ترکیب تحلیلی با خودزندگینامهنگاری، معتقدیم در این کتاب، مجموعهای غنی و ظریف از بینشهای تازه دربارۀ هویتها در آموزش عالی امروزی را ارائه میکنیم.