طی چهار دهه گذشته حضور زنان در آموزش عالی بهعنوان یکی از فرصتهای رفع محرومیتهای جنسیتی تلقی شده و در اکثر کشورهای جهان تعداد زنان در آموزش عالی بهصورت قابل توجهی افزایش یافته است. این روند در کشور ایران از دهه هشتاد آغاز شد و در سالهای آغازین دهه نود هم تعداد دختران در برخی رشتههای تحصیلی (بهویژه علوم انسانی) بیشتر از پسران است. افزایش تعداد دختران نسبت به پسران این ایده را تقویت میکند که دختران علاوه بر برابری فرصتها، سهم بیشتری نیز در لایههای مختلف آموزش عالی کسب نمودهاند. ولی بررسی حضور زنان در سطوح مختلف آموزش عالی نشان میدهد در امر دسترسی به آموزش عالی جنسیت براساس موقعیت جغرافیایی و قومیت و وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانوار در شرایط نابرابری قرار میگیرد و بهنظر میرسد بهصرف حضور کمّی زنان در آموزش عالی نمیتوان به این نتیجه رسید که عدالت در آموزش عالی برای کلیه زنان محقق شده است. برایناساس مطالعه عدالت آموزشی با تأکید بر بعد جنسیت این فرصت را فراهم میآورد که مهمترین چالشهای تحقق عدالت آموزشی برای نیمی از جمعیت کشور با تأکید بر سه بعد دسترسی، فرایند و دستاوردها مورد بررسی قرار گیرد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا موضوع عدالت جنسیتی در آموزش عالی از این سه منظر مورد بحث و بررسی قرار گیرد...