ورود به جامعهی اطلاعاتی همچون مرحلهی گذر از جامعهی کشاورزی به جامعهی صنعتی، تمامی جنبههای حیات بشری را تحت تأثیر قرار داده و عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را با انبوهی از فرصتها و چالشهای اساسی مواجه ساخته است. هم از این روست که مفهوم جامعهی اطلاعاتی، امروزه به سرچشمهای از مباحثهها، نظیر: اهمیت دادن به دانش نظری در مقایسه با تجربهگرایی، حق دسترسی شهروندی به اطلاعات، دموکراسی مشارکتی و اقتصاد اطلاعاتی جهانی تبدیل شده است و آن را به عنوان برخی از پیامدهای جامعهی اطلاعاتی مورد توجه قرار دادهاند. در میان مفسران «جامعهی اطلاعاتی» گروه خاص و متمایزی وجود دارد که با وجود متقاعد شدن دربارهی شدت جریان اطلاعات نسبت به پدیدار شدن «عصر اطلاعات» از خود احساسات زیادی بروز نمیدهند. آنها اطلاعات را چیزی در حال تحریف مورد دخالت احزابی که عرضهی آن را «مدیریت» کردهاند، بستهبندی شده برای «ترغیب» مردم بر حسب مواقع معین «دستکاری شده» برای دخالت به نفع اهداف خاص یا تهیه شده، همچون کالایی قابل فروش برای «سرگرم کردن» مورد ملاحظه قرار میدهند... این تفسیر در قویترین صورت خود فرایند رهبری دمکراتیک جامعه را به خاطر اطلاعات ناکافی موجود به خودی خود رو به تحلیل میبرد. در این دیدگاه اظهار عقیده میشود که اگر اطلاعات موثق از شهروندان دریغ شود چطور میتوان انتظار داشت که انتخاباتی فکورانه، دقیق و آگاهانه و یک دمکراسی قابل اعتماد تحقق یابد؟