دانشگاه امروزی در اثر چرخشهای فرهنگی، اجتماعی و فناوری در عصر حاضر دستخوش تغییراتی شده، و این تغییرات موجب ظهور مفاهیم تازهای در مطالعات آموزش عالی، علم و فناوری گردیده است. در این بستر جهانی، در سالهای اخیر مطالعات فرهنگی و اجتماعی آموزش عالی، علم و فناوری نه تنها مورد توجه واقع شده بلکه در نظام شناخت و آینده نگری آموزش عالی اهمیت محوری پیدا کرده است. فهم چالشهای پیشروی آموزش عالی و انتظارات از آن با تکیه بر مولفه های درونی و بیرونی نظام علم، وضعیت فعلی و آینده نگری تعاملات میان دانشگاه و محیط پیرامون به مدد مطالعات فرهنگی و اجتماعی ممکن مینماید و از این طریق می توان راهبردهای تعادل بخش میان کارویژه های دانشگاه با نیازهای اجتماعی و بازار کار ارائه داد. بر این اساس مطالعات آموزش عالی و علم برای شناخت وضعیت موجود، ارزیابی تعاملات آن با جامعه و فرهنگ و ایفای نقش موثرتر آموزش عالی در ترسیم آینده کشور نیازمند بهرهگیری از ظرفیت علوم اجتماعی و علوم انسانی و کاربست راهبردهای آن در عرصه سیاستگذاری و تصمیمگیری است.