سه فیلسوفی که در این کتاب به طرح آنها میپردازم. ویتگنشتاین، هیدگر و جیمز هستند. جیمز مثال ما از مذهب اصالت عمل است. با وجود این وی با لحن شخصی بی تعارفش در فلسفه ورزی و نیز مخاطره جویی جسورانهاش در ایمان دینی که دقیقا جنبههایی است که بدان سبب وی را برگزیدهایم- همواره جز مایه دردسر برای بعضی اصحاب بعدی مذهب اصالت عمل نبوده است. ویتگنشتاین را میتوان به منزله نماینده آنچه فلسفه تحلیلی خواندهاند، گرفت. اما این عنوان جز نشانهای بیش نیست. رویه ویتگنشتاین سراسر تالیفی و شهودی است، همهاش جذبه و خدنگهای بصیرت است تا پرداختن به جدالهای ملالت آور با دیگر اعضای این مشرب. هیدگر را به منزله نماینده پدیدار شناسی و مذهب تقررظهوری میگیریم، معهذا او چنان خود منحصر به فرد است که این طبقه بندی امری صرفا موقتی است.