آذربایجان در طول تاریخ ایران همواره از مناطق مهم و حادثهخیز بوده است. ویژگیهای جغرافیایی و موقعیت مرزی آن همواره این منطقه را مورد توجه دولتهای مستقر در داخل ایران و نیز دولتهای خارجی قرار داده است. اهمیت آذربایجان در اواخر عهد قاجار به واسطۀ تحولات منجر به مشروطه دوچندان شد. زیرا موقعیت مرزی آن، آشنایی ساکنان آن با افکار سوسیالیستی رایج در روسیه و وجود بازرگانان قدرتمند و متمول در آن سبب شد که مردم آن در فعالیتهای فرهنگی و مبارزاتی منجر به انقلاب مشروطه مشارکت بیشتری داشته باشند. در اواخر سلطنت احمدشاه قاجار جنگ جهانی اول رخ داد. پس از آن بود که نیروهای بیگانه از هر سو به داخل کشور سرازیر شدند. ضعف حکومت مرکزی و مقابله با بیگانگان سبب شکلگیری هستههای مقاومتی همچون قیام شیخ محمد خیابانی و لاهوتی در منطقه شد. به همین دلیل رضاشاه نیز در طول دوران حکومت خود، خطۀ آذربایجان را با دقت زیر نظر داشت و در انتخاب والیان آن توجه بسیار به خرج میداد. زیرا همواره این هراس در او وجود داشت که بر اثر کوچکترین غفلت ماجراهای خیابانی و لاهوتی تکرار شود. بر همین اساس به منظور کنترل بیشتر روی آذربایجان، آن را به دو استان شرقی و غربی تقسیم نمود. کتاب حاضر تاریخ 16 سالۀ آذربایجان (از سال 1304 تا 1320) را دربردارد. نویسنده نخست به توصیف دورۀ حکومت رضاشاه و اقدامات نوآورانۀ او پرداخته و سپس تاریخ آذربایجان را از منظر اقدامات والیانی که به ادارۀ آن منصوب میشدند بررسی نموده است.