منجیست در تاریکی و با دید شب شیرها، ما را به یک شکار سیاسی می برد. رمانی هم پرظرافت و هم بی پروا و سبعانه که دستاوردش بیش از دستاورد اولین اثر هر نویسنده ای ست. داگوبرتو جیلب این داستان به یادماندنی و غم انگیز در آدیس آبابای اتیوپی آغاز می شود، سال 1974، در آستانه ی انقلاب. یوناس در نمازخانه ی مادرش به زانو افتاده و دست به دامان خدا شده تا خشونتی که خانواده و کشورش را ویران کرده، برچیند. پدرش، هایلو، پزشکی برجسته، به جرم کمک کردن به قربانی ای که حکومتی ها به قصد کشت شکنجه اش کرده اند باید خود را به زندان معرفی کند و داویت، پسر کوچک هایلو، به جنبش معترضین زیرزمینی پیوسته، تصمیمی که به آشوب و خونریزی بیشتر در اتیوپی بلازده می انجامد. زیر نگاه خیره ی شیر اثری گیرا به لحاظ عاطفی، شاعرانه و به طرزی فراموش نشدنی تراژیک، داستان مسحور کننده ی یک خانواده است، داستان پیوندهای عشق و دوستی در زمان و مکانی که به ندرت در ادبیات به آن پرداخته شده. این رمان داستان بهای انسانی انقلابی ملی اما هدررفته است و راه درازی که انسان در جست وجوی آزادی می پیماید.