وقتی «ونسا پرایس» شغلش را رها میکند تا رویای سفرش به دور دنیا را دنبال کند، انتظار نداشت در یوتیوب، میلیونها فالوئر به دست بیاورد که در لذت بردن او از لحظهلحظهی زندگیاش شریکند. برای او زندگی کردن به بهترین شکل ممکن، فقط یک شعار نیست. مادر و خواهرش هرگز به سن 30 سالگی نرسیدند و ونسا خیال ندارد زندگی طولانی را حق مسلم خود فرض کند اما پس از اینکه خواهر ناتنیاش ناگهان سرپرستی نوزاد خود را بر عهدهی ونسا میگذارد، زندگیاش از «ماجراجویی روزانه» به «از این بدتر نمیشد» تبدیل میشود. آخرین کسی که ونسا انتظار دارد برای کمک به او ظاهر شود «آدرین کوپلند» همسایهی جذابش است؛ کسی که دورادور میشناسدش ولی ... یافتن اندکی امید به آیندهای که شاید ونسا هرگز تجربهاش نکند اما ...