بیشک داروین را میتوان یکی از تاثیرگذارترین دانشمندان در تاریخچهٔ اندیشهٔ انسان دانست. او در عصر خود از سرشناسترین طبیعیدانان بود اما نظریهٔ «انتخاب طبیعی» او از زیستشناسی و علوم تجربی گامی فراتر گذاشت و میتوان تاثیرات آن را در تمام عرصهها، از اقتصاد و علوم سیاسی و اجتماعی تا فلسفه و هنر دید و رد پای آن را حتی در برخی از بزرگترین رویدادهای دو قرن اخیر ـمانند جنگ جهانی دومـ مشاهده کرد. از گستردگی پیامدهای اندیشههای او تنها اشاره به این موضوع کافی است که هربرت اسپنسر از اندیشههای او وام گرفت و با اصطلاح «بقای اصلح» به تقویت اخلاق حاکم بر سرمایهداری لسهفر پرداخت و از سوی دیگر کارل مارکس پس از خواندن منشا انواع از آن بهعنوان «کتابی که میتواند در تاریخ طبیعی مبنای دیدگاه ما باشد» یاد کرد.بدر نظریهٔ داروین نه کمالی در کار است، نه حرکتی هدفمند و نه جایگاه ویژهای برای انسان. اساس این نظریه، تنها تغییرات تصادفی در ذخایر ژنی و انتقال آن به نسل بعد است. از این رو، مدتی است صاحبنظران میکوشند از واژهٔ «فرگشت» بهعنوان جایگزینی برای «تکامل» استفاده کنند. فرگشت از دو جزء «فر» بهعنوان پیشوند و «گشت» به معنای گشتن و دگرگونشدن تشکیل شده است. همانطور که اشاره شد فر در اینجا پیشوند است و نه به معنای شکوه و جلال، بلکه به معنای پیش رفتن و ادامهٔ روند به همان شیوهٔ سابق است. همانند کلمهٔ فرسایش که به معنای ساییدن متمادی و ادامهدار است، فرگشت نیز به معنای دگرگونی متمادی و ادامهدار است. امید است این توضیحات، مانع از برداشتهای اشتباهی شود که کلمهٔ تکامل با خود به همراه دارد. یل پرایس در این کتاب میکوشد نشان دهد که چرا با گذشت بیش از یکصد و پنجاه سال از انتشار کتاب منشا انواع، نظریه تکامل همچنان نظریهای جذاب و بحثبرانگیز باقی مانده است.