اخوانالصفا و خلانالوفا (برادران با صفا و دوستان با وفا) نامی است برای گروهی از نویسندگان متکلم فیلسوف عارف در سدهٔ سوم و چهارم هجری در بصره و بغداد که زیر پوشش این نام وحدت فکری و نظام عقیدتی خود را به جهان آن روز از مسلمان و غیر مسلمان عرضه کردهاند. این گروه هدف واحدی داشتهاند و چنانکه خود میگویند، تنهایشان در برابر جانهایشان ارزشی نداشته و جانهایشان نیز وحدت یافته بود. بطوریکه بتوانند گرد هم آیند و با کنار گذاشتن پیکارها و مناقشههای خودفروشانه با یکدیگر، آنچه را که حقیقت میدانستهاند یک دل و یک زبان بنویسند، و از اینها گذشته شمشیر خونریز خلافت بعنوان زندیقکش، بالای سر مردم هوشمند جولان داشته، از این روی، لازم ندیدهاند که نام خود را آشکارا بر پشت رسالههایشان بنویسند. این رسالهها در واقع، یک دوره فلسفه یا به اصطلاح امروز یک نظام فلسفی گسترده است که از مبدأ تا معاد یا از خدا تا سرانجام هستی انسان را در بر میگیرد. گروهی عقاید این جماعت را بر پایهٔ کلام معتزله و گروهی بر پایهٔ عقاید اسماعیلیان و قرمطیان و فاطمیان و جز آنها نهادهاند و گروهی بر پایهٔ عقاید فیلسوفان مشائی، و پژوهشگران امروزین بیشتر بر پایهٔ اندیشههای افلوطین حکیم اشراقی اسکندرانی و نو افلاطونیان. هدف برادران از نوشتن این رسالهها، نزدیک کردن تودهٔ مردم به روش استدلال بوده تا بدینوسیله آنان را از زیر بار تقلید بیرون آورند و ظاهرگرایان نتوانند بیش از پیش در فکر ایشان تأثیر بکنند. خواندن همهٔ رسائل اخوانالصفا کار آسانی نیست، زیرا پر از رمز و پیچیدگی و تکرار و تطویل است که بازگشودن آنها دشوار است. و از این روی، اندیشههایی از مهمترین قسمتهای این رسائل که عبارت از هفتاد و دو نص گوناگون است در دوازده فصل گردآوری شده است که عبارتند از: نظام انجمن اخوانالصفا، اجناس علوم و ارزش آنها، اعتماد آنان بر خرد، الهیات خدا و صفات او، صدور جهان از خدا، انسان طبیعت بشری نیاز آدمیزاده به همکاری، دین پیامبران شریعتها قرآن، تشویق آنان بر پارسایی، اخلاق، جاودانگی نفس بهشت و دوزخ، نشوء دولتها و تعاقب آنها، حدود و رسوم.