در این رمان شخصیت اصلی پسری نوجوان است که به کمک پدر محیطبانش میرود. پدر در مقابل دار و دسته قاچاقچیان چوب ایستاده و به دست آنها زخمی میشود. قاچاقچیان چوب به دنبال قطع کردن درخت سرو قدیمی و کهنسال جنگل که روایتی افسانهای دارد، هستند. این رمان مخاطبان نوجوان را با مسائل و مشکلات محیطزیستی که همگی به دست انسانها ایجاد میشود آشنا میکند و در خلال آن روحیه مبارزهجویی و حقطلبی آنها را پرورش و درس ایستادگی و شجاعت در مقابل ظلم را به آنها میدهد. کتاب «نگهبان سرو» در کنار موضوع جدید و جذابش، زبان ساده و روانی هم دارد که مخاطب نوجوان بهراحتی با آن ارتباط برقرار میکند. اما بههیچوجه شعاری نیست و قصد ندارد به هر ضربوزوری که شده دفاع از محیطزیست را به مخاطب القا کند. نویسنده، داستان خودش را پیش میبرد و بهطور ضمنی این پیام را هم به خواننده انتقال میدهد.