درست از لحظهای که جوزپه گاریبالدی پرچم سرخش را در لمباردی در دست گرفت و چریکهای سرخپوش یکییکی پشت سرش ایستادند و مردم در سیسیل با نام او، بوربونها را زمینگیر کردند، و درست از همان هنگام که شاندور پتوفی جوان در مقام بزرگترین شاعر مجارستان در صف اول رهبر جوانان مارس به پیش میرفت، اروپا وارد مهمترین رخداد سیاسی اجتماعی خودش پس از انقلاب کبیر شد. انقلابهای 1848 یکی از چندین انقلاب مهم عصر انقلابهاست که اهمیتش را از گستردگی بینظیرش میگیرد. انقلابهایی که برآمده از ناکامیهای انقلاب کبیر و وضعیت اسفبار طبقههای فرودست، با حضور سرتاسری روشنفکران و مردم روستاها و شهرها، از جنوبیترین نقطهی ایتالیا تا سرحدات اسکاندیناوی را در بر گرفته و بخش بزرگی از سنتهای پیشینی و سیطرهی اشراف را برای همیشه دگرگون کرد. «پیتر جونز» مورخ بزرگ و از مهمترین تاریخنگاران دوران ما، در کتاب «انقلابهای 1848» درنهایت ایجاز، جنبش اجتماعی بینظیر شکل گرفته در اروپای قرن نوزدهم را شرح داده و توانسته با ارئهی تصویری دقیق از وضعیت اقتصاد و سیاست آن دوران به دلایل این انقلابها و نتایجشان بپردازد. این کتاب نشان میدهد که چگونه همهی آن مبارزات عظیم با آن همه شور و شوق، درنهایت با غلبهی دشمنان انقلاب بهپایانی غمانگیز منجر شد. انقلابهای 1848 را باید برای رسیدن به درکی درست از شکوه انقلابی مردمی خواند که با وجود شکست، توانست نظم پیشینی ساختارهای قدرت در جای جای اروپا را برای همیشه تغییر دهد.