«نامه» داستان زندگی دو زن را بازگو می کند که در دهه های مختلفی به دنیا آمده اند ولی سرنوشت، آن دو را به هم پیوند می دهد، و نشان می دهد که چگونه تباهی و نابودی یکی از آن ها به رهایی دیگری می انجامد. ینا کریگه قهرمان این رمان، یک مأموریت در زندگی برای خود تعریف کرده است؛ فرار از همسر دائم الخمر و خشن اش. تینا تمام ساعات روز کار می کند تا پس انداز کرده و بتواند همسرش را ترک کند. او تعطیلات آخر هفته را هم در فروشگاه خیریه ای سپری می کند. روزی هنگام جستجوی جیب کت دست دوم اهدایی به خیریه، نامه باز نشده ای می یابد. تینا نمی تواند بر کنجکاوی خود غلبه کند. او نامه را باز می کند و آن را می خواند؛ نامه ای که زندگی اش را کاملا تغییر می دهد. نامه ای که نویسنده اش بیلی استرلینگ، می داند احمقانه رفتار کرده، اما می خواهد همه چیز را جبران کند و امیدوار است آینده اش را تغییر دهد، نامه ای که همه چیز را تغییر می دهد اما به طریقی که بیلی حتی فکرش را هم نمی کند.