کار کردن بر روی هر چیزی که به شما ابزار مناسبی برای صحبت کردن و سخن گفتن بدهد به طور کلی "بیان" گفته میشود. در مجموع، ارائه کلام و سخن گفتن به شکل فصیح و بلیغ و به صورت ساده و مختصر توسط یک فرد، مهارت سخنوری او را میرساند. اینکه یک فرد چقدر توانایی در داستانگویی، استفاده از دایرهی واژگان وسیع، نقل قول از دیگران، بهکارگیری عبارات تأثیرگذار و حتی طنز در سخن را دارد؛ همگی به مهارت سخنوری او برمیگردد. بهکارگیری تمام مهارتهای سخنوری و مهارتهای فنبیان برای انتقال یک ایده مهم و یا بزرگ هم به معنای سخنرانی است. یک سخنران ممکن است رئیسی باشد که برای کارمندان خود در جلسه صحبت میکند و یا رهبری باشد که از مسیر و گامهای بعدی در آیین مملکتداری، برای ملتش سخن میگوید و یا استادی باشد که برای شاگردان خود جلسهای برگزار میکند. البته واضح است که تدریس با سخنرانی متفاوت است. هر فردی با هر جایگاه اجتماعی که دارد؛ اگر یک پله فراتر از حد معمول بگذارد؛ نیازمند کسب مهارت فن بیان میشود و قدم اولش هم یادگیری و تمرین همین مهارتهای پایه است. در مسیر تغییر، مقاومتهای زیادی سر راه افراد قرار میگیرد؛ مقاومتها ممکن است به شکل درونی مانند: کمالگرایی، ترس و یا تنبلی و یا به شکل مقاومتهای بیرونی مثل: قرار گرفتن در میهمانیها و یا هدایای سرگرمکننده کوچک بیرونی، برای منحرف کردن تمرکز شما از روی هدف اصلیتان باشند. وقتی فرصتهایی برای مسافرت و مهمانی به وجود میآید، طبیعی است که افراد تغییر را در اولویت خود قرار نمیدهند؛ اما اگر میخواهید در سخنوری، سخنرانی و فن بیان به جایگاهی بالا و مهارتهای کافی برسید؛ لازم است از روی مقاومتها عبور کنید و مواقعی که امتحان میشوید؛ نشان دهید که همچنان به تمرین کردن و کسب آگاهی وفادارید.