در نودونه قطعه ای که در قالب سپید یا آزاد سروده شده اند، روحالله حسینی می کوشد تا فارغ از آن استفاده ای که شاعران قدیمی همچون انوری، خاقانی، نظامی و دیگران از صور فلکی، یا اجرام آسمانی برای خلق تشبیهات، استعارات و یا کنایات در اشعار خود می کردند، به خلق تصاویر و بیان احساساتی بپردازد که متأثر از علوم جدید و بهویژه نجوم، جهانی متفاوت از آنچه بینش کلاسیک از نسبت میان انسان و کیهان عرضه می داشت، به دست دهد. در این جهان جدید که به واسطۀ کشفیات متعدد و شگفت انگیز در حوزۀ اخترشناسی، فیزیک و ریاضیات، کرانه های آن به شکلی هولناک گسترده شده است، عاشق در تعریف نسبت خود با معشوق، و بیان احساسش، دچار همان حیرت و اعوجاجی می شود که دانشمند از مشاهدۀ اجرام دور و نزدیک آسمانی، از لنز تلسکوپ خود بدان مبتلا می گردد.