نخستین سوالی که درباره منبع کتاب به ذهن میرسد این است که ارتباط صدویکشب و هزارویکشب چیست؟ کدام یک کهنتر است، و منابعی که این دو کتاب از آن بهره بردهاند کدامند؟ هر دو کتاب از منبعی هندی نشات گرفته، و مانند دیگر کتب هندی به فارسی و سپس به زبان عربی منتقل شدهاند. با بررسی حکایات دو کتاب در مییابیم که دو کتاب از منبع مشترک هندی سرچشمه گرفتهاند، اما از هم تاثیر نپذیرفتهاند... ما با بررسیهای خود، صدویکشب را قدیمیتر از هزارویکشب میدانیم، و آن را به اصل هندی نزدیکتر، و در نتیجه کهنتر میدانیم. تعداد حکایات اصل هندی به لحاظ تنوع و تعداد داستانها هرگز به عدد 1001 نمیرسد، و کتاب حاضر از این ره نیز نسبت به هزارویکشب به اصل هندی نزدیکتر است. ...با بررسی متون موجود میتوان از بحث چنین نتیجه گرفت: اصل کتاب هندی است و از طریق فارسی به عربی منتقل شده، و همزمان دارای منابع عربی منحصر به فردی است که راویان مغربی و بربری آن را ساخته و پرداختهاند. این کتاب بیش از هزارویکشب به اصل هندی شبیه، و در نتیجه از آن قدیمیتر است؛ و چه بسا مرحلهای از تغییر تعداد شبها به شمار آید.