کتاب حاضر پانزدهمین نمایشنامه رادیویی نگارنده است که در سال 1944 نوشته شده است. موضوع این نمایشنامه مجسمه آزادی است: «آگوست» و «موناگان» دو دوست هستند. موناگان هرروز بیشترین وقت خود را به یک جانشینی و از پنجره به مجسمه آزادی نگاه کردن می گذراند. وقتی آگوست به خاطر کارش از او شکوه می کند، موناگان جواب می دهد: «خاطره این موضوع و علاقه من به نگاه کردن به مجسمه آزادی به دوران کودکی ام برمی گردد. این که پدربزرگم وقتی مجسمه آزادی را می خواستند روی یک پایه قرار دهند، با دوستش «شیان» شرط بندی کرد که هر آن مجسمه با خوردن باد شدیدی واژگون خواهد شد یانه؟ تا اینکه به او ثابت شد چنین اتفاقی نخواهد افتاد و آن خیلی محکم تر از این قرار گرفته که با یک باد سرنگون شود.