در فرهنگ های بزرگ جهان کم و بیش شخصیت هایی را می بینیم که در میان ملت خود به طنز گویی و لطیفه پردازی شهرت دارند و کلام آن ها معمولا در ذهن مردمان نقش بسته و آن ها در فرصت های مناسب، از حکایات آنان در سخنان خویش برای وصف حال می آورند. در مشرق زمین معروف ترین این گونه شخصیت ها که بسیار هم بودند، مردی است با نام های جوحی، حجا، خواجه نصرالدین و ملا نصرالدین. خنده یکی از اعراض خاص انسان است، ارسطو خنده را جزئی از تعریف انسان و جزء جدا کننده ی انسان از سایر حیوانات می داند همچون نطق. خنده تعجب خاصی است که از درک تضاد و ناهماهنگی میان واقعیت و انتظارات ذهنی پدید می آید. ملانصرالدین نیز در لطیفه هایش چنین شرایطی را به وجود می آورد. ادریس شاه از نویسندگان معاصر هندی نصرالدین را صوفی می داند و شوخی های او را برابر با داستان های عطار و مولانا که گنجینه بینش های عرفانی و اخلاقی اند می شمارد. او معتقد است اگر کسی هفت لطیفه از نصرالدین را بشنود یا بخواند به بینش تازه ای در زندگی می رسد. ملانصرالدین در هند و چین و کشورهای خاور دور نیز شخصیتی شناخته شده است و لطیفه های بسیاری از او در میان مردم رواج دارد. اروپاییان نیز شخصیت او را در مقاله هایی بررسی کرده اند. مجموعه زیرکی های ملانصرالدین، شامل لطایف نصرالدین از منابع گوناگون فارسی و انگلیسی است که خواندن آن برای مخاطب لحظات شادی بخش و در عین حال حمت آموز خلق می کند و بینش هایی در ارتباط با روبط انسانی و اجتماعی و شناخت احساسات و عواطف بشری به دست می دهد.