زمان پیدایش فرهنگ ایرانی را تنها با سنجش آن با ادبیات و فرهنگهای دیگر هندواروپایی میتوان تخمین زد. علت آن است که درباره زمانی که آریاییها در ایران ماندگار شده و نخستین کانونهای فرهنگ و تمدن خود را بنیاد نهادند هیچگونه سند نوشتاری در دست نیست. مردم هند تا روزگارانی پس از استقرار در سرزمین هند باهنر نوشتن آشنایی نداشتند و ایرانیان آریایی نیز همانند آنان، تنها از طریق حافظه با گذشته خود مربوط میشدند و خاطراتشان را از طریق انتقال سینهبهسینه به نسلهای آینده میسپردند. آثاری که بنیادهای مردمی داشتند از قبیل ترانهها، سخنان حکیمانه، مثلها، چیستانهای افسانهها و قصهها نوشته نمیشدند و طبیعی است که در طی انتقال در زمانهای طولانی دچار دگرگونیهای بسیار میگشتند. چنان تفاوتهایی همچنان بازتابهای خویش را در اقوام ایرانی که در سرزمینهای وسیع بسیار دور از هم میزیستند باقی نهاده است ازجمله در زبانها، لهجهها، آداب، موسیقی و مبانی فکری و سیاسی. همراه با برآمدن آریاییان در ایرانزمین و ارتباط بیشتر اقوام، و در جریان رشد اجتماعی، جامعه اولیه از مرحله شبانی به مرحله دامداری و کشاورزی گام نهاد و سرانجام در نظامی سهطبقهای تبلور پیدا کرد که برای قرنها به صورتی پایدار اقتدار خویش را حفظ نمود.